آرامتر سکوت کن
ارامتر سکوت کن صدای بی تفاوتی هایت ازارم میدهد.
این بار تو بگو دوستت دارم نترس اسمان را گرفته ام که بر زمین نیاید.
روزگار عجیبیست نانوا هم جوش شیرین میزند بیچاره فرهاد.
ماه من پرده از ان چهره ی زیبا بردار تا فلک لاف نیاید که چه ماهی دارد.
اگر همه ی ابر های دنیا ببارند گل های قالی باز نخواهند شکفت و این است قانون زیر پا ماندن.
مرا را دوست بدار اندک ولی طولانی.
گستاخی خیالم را ببخش که لحظه ای رهایت نمکند.
روزی که فریاد زدی و گفتی دوستت دارم گفتم بلندتر نمیشنوم و زمانی که درگوشم گفتی دیگر نمیخواهمت گفتم ارومتر بقیه میشنوند.
چقدر سخته سرتو به دیواری تکیه بدی که یه بار زیر اوار غرورش همه ی وجودت له شده.
زندگی مال تو مرگ مال من شادی مال تو غم مال من همه چیز مال تو ولی تو مال مــن.
اگه گفتی دوست دارم فقط بازی لبهات بود و بس.
چقدر سخته گل ارزوهاتو تو باغ دیگه ای ببینی و انگاه هزار بار در خود بشکنی و ارام زیر لب بگویی گل من باغچه ی نو مبارک.
تو بگو وقتی خواب بودم کی مداد رنگیشو برداشت و فاصله ها رو پر رنگ کرد؟
کاغذتم احساست رو روم بنویس عصبانییتت رو روم خط خطی کن اشکاتو با هام پاک کن حتی اگه سردت شد بسوزونم ولی دورم ننداز.
وقتی دلمو شکوندی حس کردم بیشتر دوست دارم اخه اینجوری هر کدوم از تیکه های دلم جداگونه دوست داشتن.